کد مطلب:106666 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

نامه 043-به مصقله بن هبیره











[صفحه 155]

از نامه های آن حضرت به مصقله بن هبیره شیبانی كه از جانب او بر اردشیر خره حاكم بود. اعتامك: برگزیدگان تو از بین مردم. در مورد تو خبری به من رسیده است كه اگر تو چنان كاری را كرده باشی، باعث خشم خدای خود شده ای و امام خویش را غضبناك كرده ای. تو اموال مسلمانان را كه با سرنیزه ها و اسبهای خود فراهم آورده اند و در راه آن خونها داده اند بین مردم عرب خویشاوند خود تقسیم می كنی، پس به خدایی كه هسته را شكافته و انسانی را آفریده اگر چنین كاری از تو سرزده باشد، از جانب من خواری و زبونی خواهی دید و عزت و ارزش تو نزد من كاسته خواهد شد. پس حق پروردگارت را كوچك مشمار و دنیایت را با از بین بردن دینت آباد مكن كه از جمله زیانكارترین افراد خواهی بود. بدان كه حق مردم مسلمانی كه نزد تو و ماست همگان در سهم بردن از آن برابرند، همه ی آنان پیش من می آیند و سیراب و برخوردار بیرون می روند. امام (ع) او را مطلع ساخته است از آنچه كه از وی سرزده به طور اجمال آن حضرت از آن باخبر شده است تا هشدار داده و او را آگاه سازد كه آن كار ناپسندی بود به دلیل پیامدی كه داشته یعنی خشم پروردگار و غضب امامش، و او را با عبارت: اگر چنان كاری

كرده باشی، متوجه ساخته كه این امر هنوز ثابت نشده است. سپس این كار را برای او توضیح داده كه بخشش مال مسلمانان است به خویشاوندان عرب خود كه او را به ریاست برگزیده اند. و آن مال را معرفی كرده است كه فراهم آمده ی سرنیزه ها و اسبان آنهاست و به خاطر آن خونهایشان ریخته شده است، تا مطلب درست فهمانده شود و علت استحقاق آنها نسبت به این مال روشن گردد و به همان نسبت نادرستی تقسیم مال بین دیگران محقق شود. آنگاه به سوگندی كه معمولا در هنگام تهدید می خورده سوگند یاد كرده، اگر آن خبر درست باشد از جانب وی به خواری و زبونی رسد و ارزش و اعتبارش كاسته شود، و قصد امام از این جمله كنایه از ناچیز بودن مقام اوست، كلمه ی: میزانا منصوب است به عنوان تمیز. آنگاه وی را از كوچك شمردن حق پروردگار و از آباد ساختن دنیایش به قیمت خرابی دین، نهی كرده است، تا او را به عظمت پروردگار و لزوم مراقبت بر اطاعت وی متوجه كند، و او را نسبت به پیامد آن كار، یعنی: ورود او در زمره ی زیانكارترین افرادی كه تلاش خود را در زندگانی دنیا تباه می سازند و گمان می برند كه كار خوبی انجام داده اند، هشدار داده است. و بعد او را بر زشتی كار یعنی اختصاص دادن آن اموال به

خویشاوندان خود توجه داده با این گفتار خود: بدان كه... برابرند، و این عبارت به منزله ی صغرای قیاس مضمر است. و عبارت: آنان به خاطر این اموال پیش من می آیند و بهره مند برمی گردند، تاكیدی است برای برابری مردم در استحقاق و هم این كه آن مال مثل چشمه آب مشتركی است، و كبرای مقدر چنین است: و هر حقی كه تمام مسلمانان به طور برابر، و یكسان بدان استحقاق دارند، تخصیص بعضی نسبت به آن حق روا نیست. ما پیش از این شرح حال مصقله را نقل كردیم. توفیق از طرف خداست.


صفحه 155.